لیلا کردبچه
عاشقت نشدم که صبح ها در خواب ساکت خانه ای بی پنجره ، بی در . . . مانده باشی و تلفن صدایم را پشت گوش انداخته باشد عاشقت نشدم که عصرها دست خودت را بگیری و ببری پارک انقراض نسلت را روی تاب های خالی تکان بدهی و فراموش کرده باشی چقدر می توانستم […]