فریدون مشیری

بگذار سر به سينه ي من تا كه بشنوي آهنگ اشتياق دلي درد مند را شايد كه بيش از اين نپسندي به كار عشق آزار اين رميده ي سر در كمند را بگذار سر به سينه ي من تا بگويمت اندوه چيست، عشق كدامست، غم كجاست بگذار تا بگويمت اين مرغ خسته جان عمريست در […]

فریدون مشیری

ھمرنگ گونه ھای تو مھتابم آرزوست چون باده لب تو می نابم آرزوست ای پرده پرده چشم توام باغ ھای سبز در زیر سایه مژه ات خوابم آرزوست دور از نگاه گرم تو بی تاب گشته ام بر من نگاه کن که تب و تابم آرزوست تا گردن سپید تو گرداب رازھاست سر گشتگی به […]