مهدی اخوان ثالث
از بس که ملول از دل دلمرده یِ خویشم هم خسته یِ بیگانه هم آزرده یِ خویشم این گریه یِ مستانه یِ من بی سببی نیست ابر چمن تشنه و پژمرده یِ خویشم گلبانگ ز شوق گل شاداب توان داشت من نوحه سرای گل افسرده یِ خویشم شادم که دگر دل نگراید سوی شادی تا […]