Amirhosseinجولای 20, 2015جولای 18, 2015رسول یونانLeave a comment نیامدنش را باور نمی کنم نیامدنش را باور نمی کنم غیر ممکن است او نیامده باشد حتما، حالا زیر باران مانده است و نا امید و خسته در خیابان ها قدم می زند من به باز بودن درها… مشکوکم.. “رسول یونان”