نیامدنش را باور نمی کنم

نیامدنش را باور نمی کنم 

غیر ممکن است 

او نیامده باشد 

حتما، حالا 

زیر باران مانده است 

و نا امید و خسته 

در خیابان ها قدم می زند 

من به باز بودن درها… 

مشکوکم.. 

“رسول یونان”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *