با نگاهی که شب دوش اشارت کردی به خدا بود و نبودم همه غارت کردی
آشکارا نتوان گفت چه کردی و چه بود آن عبارت که تو پنهان به اشارت کردی
کعبهی گل همه را، کعبهی دل خاصان راست کعبه سهل است، خدا را تو زیارت کردی
دلم آتشکدهی عشق و ز غم ویران بود تو بت آتشکدهی عشق عمارت کردی
شعر و شور و دل دیوانه و آزادگیم همه را بستهی زنجیر اسارت کردی
ابر من عابر آفاق نهان نومیدی آشکارا تو ز امید عبارت کردی
کاش میشد بنویسم چه نوشتی با چشم کاش میگفت عبارت چه اشارت کردی
نادر از هند نبرد، آنچه تو بردی ز دلم که تو مهری و مهاری و مهارت کردی
دلم ایران و تو اسکندر طاییس اطوار زدی و سوختی و کشتی و غارت کردی
“مهدی اخوان ثالث“
شب است و غم گرفته چار سویم
بیا ای دوست ، بنشین روبـرویم
بیا تا قصه ی غم را و شب را ،
اگر خوابت نمی آید ، بگویم …
مهدی اخوان ثالث
سلام.خواستم بابت وبسایت خوبتون ازتون تشکر کنم و
امیدوارم باعث ایجاد انگیزه براتون
بشه